اولین مسافرت باعلی
اینجا هم خونه دایی مهدی و زندایی جونم که خیلی مهربان هستند من خیلی دوستشون دارم وای که خونه زندایی چقدر قشنگ بود ...چه منظره زیبایی روبه پنجرهشون بود چه بارانی میومد خیلی خیلی خییییییلللللللی به من خوش گذشت ... اینم از گلهای زندایی علی رو که بردیم کنار دریا {بابلسر}از دیدن دریا ذوقی کرد که همه ما شگفت زده شدیم ....به خودم رفته به دریا علاقه داره..اما تا پاشو توی آب گذاشتیم شروع کرد به گریه کردن ماهم چندتا عکس یادگاری ازش گرفیم وبرگشتیم خونه.... عکس دسته جمعی عکس بالا سارا جون و آقا فرهاد هستن که از اینجا واسشون آرزوی خوشبختی میکنیم بعد از کلی زحمت به همه مخصوص...